نکاتی جالب در مورد زبان انگلیسی که احتمالا نمی دانستید!

1)    پرکاربردترین حرف در زبان انگلیسی "e" می باشد.

2)    پر کاربردترین حرف صدادار "e" و پس از آن "a"  می باشد.

3)    پر کاربردترین حرف غیر صدادار در انگلیسی "r" و پس از آن "t" می باشد.

4)    هر بخش کلمات حتما باید دارای آوا باشد، ولی لزومی ندارد که دارای حرف غیرصدا دار باشد.

5)    فقط دو کلمه در انگلیسی به "-gry" ختم می شوند : angry و hungry

6)    کلمه "bookkeeper" تنها کلمه ی سر هم در انگلیسی است که 3 حرف به صورت متوالی به صورت دوتایی تکرار شده اند.

7) کلمه "triskaidekaphobia" معنای ترس بسیار زیاد از عدد 13 است. این کلمه تا حدی وابسته به لغت "paraskevidekatriaphobia" به معنای ترس از جمعه سیزدهم می باشد.

8)    بیشترین تکرر حروف انگلیسی در آغاز کلمات مربوط به "s" می باشد.

9)    بعد از حروف اضافه همیشه یک اسم می ­آید.

10)   کلمه "uncopyrightable" طولانی­ترین کلمه رایج در انگلیسی معاصراست که هیچ حرفی در آن تکرار نشده است.

11)   عبارتی که شامل تمام 26 حرف انگلیسی باشد اصطلاحا "pangram" نامیده می­شود.

12)   این جمله دارای تمامی 26 حرف انگلیسی است:

The quick brown fox jumps over the lazy dog.

این جمله معمولا برای تست سرعت تایپیست ها یا اطمینان از سالم بودن تمام تمامی دکمه های کیبورد استفاده می­شود.

13)   تنها کلمه ­ای که در انگلیسی به حروف "-mt" ختم میشود لغت "dreamt" است که تلفظ دیگری از "dreamed" می باشد.

14)   کلماتی که از ادغام دو کلمه دیگر ایجاد شده ­اند اصطلاحا  "blend" نامیده می­شوند. کلمات جدید زیادی از این طریق وارد انگلیسی می­شوند.  مثال: "brunch" (ترکیب و breakfast+lunch)، "motel" (ترکیب motorcar+hotel) " "guesstimate (ترکیب guess+estimate). لازم به ذکر  است ادغام کلمات با ترکیب کلمات کامل که بسیار در انگلیسی رایج تر است متفاوت است، مانند  website, blackboard, darkroom

15)  کلمه "alphabet" از ترکیب دو حرف اول الفبای یونانی یعنی "alpha" و "beta" به دست آمده است.

16)  نقطه­ ی بالای حروف "i" و "j" اصطلاحا "superscript dot" نامیده می­شود.

17)  نشانه­ ی # اسامی مختلفی دارد، مانند: hash, pound, sign, number sign

18)  نشانه @ اصطلاحا "the at sign" نامیده می­شود.

19)  اگر قبل از کلمه "and" نشانه کاما قرار دهیم، به آن اصطلاحا "Oxford Comma"  یا "serial comma" می­گویند.

20)  بعضی کلمات تنها در حالت جمع وجود دارند، مانند: glasses, binoculars, scissors, shears, tongs, gallows, trousers, jeans, pants, pyjamas

21)   کوتاه­ترین جمله­ ی کامل در انگلیسی "I am" می باشد.

22)  کلمه­ ی "checkmate" به معنای کیش و مات در شطرنج  از لغت پارسی "شاه مات"  ریشه گرفته است.

23)  لفظ "ough" در انگلیسی به 9 صورت مختلف تلفظ می­شود. این 9 صورت همگی در جمله مقابل

تکرار شده ­اند:

"A rough-coated, dough-faced, thoughtful ploughman strode through the streets of Scarborough; after falling

 into a slough, he coughed and hiccoughed." 

 

24)طولانی­ترین کلمه بدون حروف صدادار پنجگانه (a, e, i, o or u) "rythm" می­باشد.

25)   تنها سیاره ­ای که نام آن از خدایان کهن گرفته نشده است زمین (earth) است. نام بقیه سیارات همگی از اسم خدایان گرفته شده­ است:

Sun, Mercury, Venus, Mars, Jupiter, Saturn, Uranus, Neptune

26)   تنها 4 لغت از کلمات انگلیسی به "-dous" ختم می­شوند:

hazardous, horrendous, stupendous, and tremendous

27)   در کلمه­ی "therein" می­­توانیم بدون جابجایی حروف، ده کلمه پیدا کنیم:

the, there, he, in, rein, her, here, ere, therein, herein

 

 

P.R.E.P.A.R.E، هفت تکنیک ساده و مهم در IELTS

قصد داریم چند نکته ساده ولی مهم را برای موفقیت شما در آزمون آیلتس به صورت مختصر ذکر کنیم. این هفت نکته در 7 حرف کلمه PREPARE خلاصه شده است. رعایت نکردن این نکات ساده می­تواند کار شما را دشوار کند! 

1) P-Practice (تمرین مداوم)  

اصطلاحا گفته می شود که تمرین مداوم در هر چیزی موجب کمال در آن می­شود. این امر در مورد هر چیزی که در زندگی با آن سر و کار داریم صدق می کند. تا حالا از خود پرسیده­اید که چرا بعد از سالها حضور در شغل خود، تقریبا تمامی امور خود را به راحتی انجام می­دهید؟

آزمون آیلتس هم در این مورد استثنا نیست. برای موفقیت در این آزمون، باید تمرین خود را به صورت مداوم ادامه داده و تمامی نکات مفیدی را که در حین خواندن مطالب مختلف فراگرفته اید  به کار ببرید. ولی به این اکتفا نکنید، باید پیشرفت خود را در هر مرحله ارزیابی کنید و بخش­هایی که نیاز به تمرین بیشتر دارند را برای خود مشخص کنید.

برای مطالبی که به خوبی به آنها تسلط دارید، بیش از حد خود را خسته نکنید.

2)  R-Read(خواندن)

فرانسیس بیکن می­گوید که "خواندن، یک مرد را کامل می­سازد". تا جایی که می­توانید مطالب مختلف بخوانید، خصوصا در مورد مطالبی که در آنها ضعف دارید. مثلا اگر در نوشتار ضعیف هستید، کتاب­هایی در مورد تقویت نوشتار مطالعه کنید.

یکی از بهترین روش­ها برای بهبود نوشتار، خواندن مطلب در مورد موضوع مورد علاقتان است. چکیده­ ی مطلب را استخراج کرده و با این ذهنیت که می­خواهید آن را برای عموم نشر دهید، با کلمات خودتان آن را بازنویسی کنید. این را مداوم تکرار کنید و پس از مدتی، از مقدار پیشرفت خود شگفت زده خواهید شد.

3)E-Eliminate distractions (حذف عوامل پرتی حواس)

آزمون آیلتس  را به هیچ عنوان سرسری نگیرید، ممکن است آینده­ی شما به آن وابسته باشد.

اگر واقعا به فکر آینده خود هستید، آزمون آیلتس و این توصیه ها را در مورد آن جدی بگیرید. گاهی اوقات کنار گذاشتن چیزهایی که به آن عادت کرده­ اید

 کمی دشوار است، قبول دارم، ولی اینجا پای آینده شما در میان است. خاموش کردن تلفن هوشمند یا خارج شدن از شبکه های اجتماعی، حتی برای لحظاتی،

 میتواند قدرت تمرکز و درک شما را بالاتر ببرد.

4) P-Positive Attitude (دید مثبت)

اگر بقیه می­توانند، شما هم می­توانید. به همین سادگی؟ خیر، صرف باور کردن اینکه می­توانیم کافی نیست. مهم این است که کارها را درست به نحوی انجام دهیم که ما را به هدفمان نزدیک تر کند و در کنار آن، باور به این موضوع که ما می­توانیم آن را انجام دهیم.

5) A-Allocate time (تخصیص زمان کافی)

آیا چندین بار تست آیلتس را داده اید؟ نتایجتان اختلاف زیادی با یکدیگر داشتند؟ خیر، مطمئن هستم که اینگونه نبوده، چرا؟

به یاد داشته باشید، آیلتس یک تست استاندارد است، صرف نظر از اینکه چندبار آزمون را بدهید، در صورتی که تمرین نکرده باشید، همان نتایج را به دست خواهید آورد. به عنوان مثال، اگر در آزمون آیلتس، در بخش Listening و Speaking نمره 7 و در بخش های Reading و Writing نمره 6 را کسب کرده اید، سپس زمان زیادی صرف تمرین Reading کرده اید، ولی تنها بخش اندکی از وقت خود را به Writing اختصاص داده اید، به احتمال زیاد، نتایج شما در آزمون بعدی همان خواهد بود، با این تفاوت که نمره Reading شما کمی بیشتر شده. چرا؟ چون تمرین بیشتری برای Reading انجام داده اید، ولی برای Writing به اندازه کافی تمرین نکرده اید.  

6) R-Review (مرور)

منظور از مرور، بازبینی مطالب آموخته شده توسط شما نیست! بلکه منظور مرور اولویت­هایتان است. شاید با خود بگویید من بعد از کار روزانه ام خسته می­شوم و دیگر حوصله­ای برای آماده شدن برای آیلتس نمی­ماند. ولی آیا این دقیقا همان دلیلی نیست که آزمون آیلتس را میخواهید بدهید؟ تا موقعیت شغلی و تحصیلی بهتری نسبت به آنچه هم اکنون در آن هستید به دست آورید؟

آیا سپری کردن یک ساعت از زمان استراحتتان برای این منظور خیلی زیاد است؟!

7) E-English Grammar (گرامر)

فارغ از اینکه چه مقدار ایده­ ی نو و جدید در ذهن خود دارید، تا زمانی که آنها را به صورت شیوا به زبان نیاورید و یا روی کاغذ پیاده نکنید، این ایده ­ها در ذهن شما باقی خواهند ماند و خارج نخواهند شد. درک شما از گرامر زبان انگلیسی تاثیر بسیاری در Writing و Speaking شما خواهد داشت. پس قبل از آزمون، سعی کنید گرامر خود را تا جایی که می­توانید تقویت کنید.

انگیزش یادگیری زبان

افراد در جوامع امروزی یا به بیان دیگر جوامع مدرن لحظه هایشان را با رسانه ها از جمله رسانه های الکترونیکی سپری می کنند. هرکدام از این رسانه ها گاهی یک یا چند نیاز آنها را برآورده می سازد.

بی تردید برای استفاده بهتر از رسانه ها باید به شناختی نسبی از نیازهایمان رسیده باشیم و آنها را اولویت بندی کنیم.

این نیازها میتوانند اجتماعی یا روانی و غیره باشند که وقتی در مسیر رسیدن به هدفی مشخص قرار بگیرند "انگیزش" نامیده می شوند.

انگیزش اولین قدم برای یادگیری زبان می باشد،چراکه اولین تیر کمان ما همان احساس "نیاز" و یادگیری همان" هدف" ماست.

انگیزش مورد بحث ما خود بر دونوع می باشد: انگیزش درونی،انگیزش برونی.

انگیزش درونی که در افراد برون گرا به صورتی است که فرد برای برقراری ارتباط با دیگران از آن سود می جوید.(نیاز اجتماعی).

حال آنکه انگیزش برونی،در افراد درون گرا شکل می گیرد و برای تعمق و تفکر شخصی سودمند است(نیاز روانی).

ارتباط و اانگیزش دو عامل مکمل یکدیگر هستندکه افراد را برای یادگیری زبان تشویق می کنند.

حال با یکی از اساتید  زبان انگلیسی در کالج بین المللی آریام در خصوص موضوع یادگیری به گفتگو نشسته ایم.

-آقای آزاد  شما در زمان آموزش به فراگیران زبان انگلیسی به شخصیت های آنان توجهی دارید؟ منظور درون گرا و برون گرا بودن آنهاست ؟ آیا شیوه آموزش در هر فرد متفاوت است ؟

شخصیت افراد یکی از عوامل اصلی در تعیین مدل یادگیری (Learning Style) آنهاست.از آنجایی که آموزش یک فرآیند دوسویه است و در آن یک سو فرستنده پیام (مدرس) و سویی دیگر گیرنده پیام (فراگیر) است پس می بایست سیگنال های ارسالی از سوی مدرس توسط فراگیر به درستی دریافت شود و این امر امکان پذیر نمی شود مگر با شناخت درست ویژگی های گیرنده از جانب فرستنده.لذا قطعا شیوه ی آموزش افراد با یکدیگر متفاوت است و اگر مدرس قادر به شناخت فاکتورهای شخصیتی افراد نباشد، در حقیقت هیچ گونه ارسال و دریافت موفقیت آمیزی صورت نمی پذیرد. تست روانسنجی آموزشی یکی از مدرن ترین روش های شناخت "شخصیت آموزشی" افراد است و دو مدل اصلی درون گرا (introvert) و برون گرا(extrovert) در تعیین شیوه آموزشی افراد بسیار تاثیرگذار هستند.

_این بار من درباره تاثیری که یادگیری زبان انگلیسی می تواند بر روی روان افراد داشته باشد از استاد آزاد پرسیدم و ایشان در پاسخ گفتند: اصولا انسان ها از دستیابی به دستاوردها و مهارت های جدید احساس خرسندی و شادمانی می کنند.این احساس رضایت در ارتباط با یادگیری "زیان دوم" بسیار عمیق تر و ماندگارتر است چرا که به عقیده روانشناسان آموزش ؛ چون زبان  بخصوص  زبان انگلیسی وسیله برقراری ارتباط است و انسان ها در روابط خود بیش از هرچیز دیگری به "ارتباط گیری" درست نیازمندند، لذا با یادگیری زبان انگلیسی می توانند به درستی "بفهمند" و " فهمیده " شوند. این احساس رسیدن به درک و توانایی ادراک به زبان دیگر،سبب ایجاد یک روند روانی مثبت در افراد می شود و آنها هر چه بیشتر در این مسیر گام بر می دارند احساس اعتماد به نفس بالاتری پیدا می کنند و در نهایت به این باور می رسند که  "من می توانم" !

در ادامه استاد آزاد اشاره به این دارند که شاهد این اتفاق بوده اند و بارها فراگیران خود را در این حال دیده اند که از یادگیری زبان انگلیسی احساس رضایت و شعف دارند و این همان هدف اصلی آموزش در کالج آریام است: "رسیدن به حس خوشایند یادگیری".

حال با این سوال که شما به عنوان مدرس برای یادگیری و شیوه های مختلف آموزش زبان انگلیسی؛ انگیزشی خاص و یا راهکارمتفاوتی دارید بحثمان را به پایان می بریم:

ارائه راهکارهای متفاوت برای آموزش زبان انگلیسی به افراد مختلف با شخصیت های متفاوت امری ضروری و در جهت (حفط کیفیت آموزش) است. اگر مدرس در مسیر آموزش از ابزارها ،راهکارها و روش های جدید و متنوعی همسان با مدل یادگیری افراد بهره نبرد، قطعا به نتایج ایده آل خود نخواهد رسید. بارها برای خود من پیش آمده که برای یک فراگیر خاص با شخصیتی متفاوت و مدل یادگیری منحصر به فرد به تولید روش و شیوه ی جدید بپردازم و از ابزارهای متنوع و به روز جهت بالا بردن سطح انگیزش و یادگیری آن فرد استفاده کنم. لذا نوآوری و ابداع یا آفرینش در آموزش زبان ،امری حیاتی است و آموزش یکنواخت و فاقد خلاقیت های جدید،قطعا رو به زوال و نابودی است.

در پایان به این جمع بندی می رسیم که برای برطرف ساختن این نوع نیازها، دسترسی به تمامی امکانات و دانش روز و فناوری ها در سرتاسر دنیا یک نیاز مشترک وجود دارد که سبب ارتباطی چندسویه و هدفمند می شود و آن نیاز به آشنایی با زبان های بین المللی مانند زبان انگلیسی است که زبان مشترک برای برقراری ارتباط در تمامی دنیاست.

نکات کلیدی در تلفظ درست کلمات و ارتقا مهارت Speaking

نکات کلیدی تلفظ:

1- هر گاه واژه ای که به یک حرف بی صدا(Consonant) ختم میشود،قبل از یک کلمه قرار بگیرد که با یک حرف صدادار (Vowel) شروع میشود؛صداها با هم پیوند می خورند و یک آوای نیم صوتی (Semivowel) ایجاد میشود.

با خواندن مثال های زیر متوجه خواهید شد که چقدر این قواعد ساده و در عین حال مهم هستند.

Consonant + Vowel

My name is     [ my nay miz]

Hold on     [ hol don]

Tell him I miss him     [ tellim I missim]

 توجه داشته باشید که کلمات داخل کمانک شکل تلفظی کلمات هستند.

2- اگر کلمه ای با یک حرف بی صدا ختم و بلافاصله کلمه بعد نیز با یک حرف بی صدای دیگر شروع شود ، دو کلمه به هم متصل میشوند،ولی ادغام نمیشوند.

Consonant + Consonant

Hard times     [hardtimes]

The time     [thetime]

3- اگر کلمه ی اول با یک آوای صدادار ختم شود و کلمه ی دوم نیز با یک آوای صدادار شروع شود ، آواها در حین به وجود آمدن یک Glide ، به هم پیوند میخورند.

یک Glide یک صدای خفیف [y] یا [w] است.

Go away   [Go(w)away]

she isnt.   [she(y)isnt]

who is ?    [who(w)is]

4- کاربردی ترین قاعده، قاعده ی ادغام صداهای (T, D, S)  یا (Z با Y) است:

هرگاه کلمه ای با یکی از صداهای داخل کمانک ختم شود و کلمه ی بعدی با صدای Y آغاز شود، هر دو صدا با هم ادغام شده و صدایی جدید تولید میشود.

1) T + Y= CH

Dont you like it?     [dont chew lye  kit]

Let you     [le chew] & [letcha]